printlogo


علیرضا سپاهی لایین
علیرضا سپاهی لایین

دلم را یاد عشق داغت ای یار دبستانی
به آتش می‌کشد حتی در این عصر زمستانی
 
هنوز احساس آن آواز را روی لبم دارم
چه زیبا بود آن همخوانی و یار دبستانی
 
هنوز انگار دیروز است و گل در برف می‌خندد
چه رنگ باشکوهی داشت آن رقص گلستانی
 
تو دخترغنچه‌ای بودی پر از حس شکوفایی
من آن مرداسمان بودم پر از شرمی دهستانی
 
دلم، اما چه زود از آن بلوغ مهربان برگشت
به  سمت گرگ‌ بازی های عصر  کودکستانی
 
سپس آمد مه و شب خیمه زد بر ماه و... باغ ما
دلش شد داغدار نوعروس نارپستانی...
**
 گل من، با تمام زخم و آوازت به من برگرد
بخوان، شاید که داد از این سکوت سرد بستانی!