آشتی تلویزیون با شعر

آشتی تلویزیون با شعر

آرش شفاعی

در ایام برگزاری نمایشگاه کتاب تهران برنامه پرطرفدار خندوانه با دعوت یکی از شاعران پرطرفدار معاصر، گامی دیگر در آشتی میان تلویزیون و شعر پرداخت.

تأثیر دعوت تلویزیون از فاضل نظری به برنامه خندوانه خیلی زود آشکار شد و درست فردای پخش این برنامه، نمایشگاه کتاب تهران شاهد صف طولانی علاقه مندان به خرید تازه ترین کتاب این شاعر و امضای کتاب به دست شاعر بود. پیش تر از این هم برنامه «نقد شعر» توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کرده بود.

اگرچه فاضل نظری بدون برنامه تلویزیونی هم شاعر پرطرفدار و مشهوری در نزد مخاطبان است اما کافی بود صف طولانی مشتاقان دیدن و گرفتن امضا از او را در نمایشگاه شاهد باشید تا بفهمید تأثیر یک برنامه تلویزیونی در اشاعه شعر و آشناکردن مخاطبان با شاعران چقدر است.

همیشه یکی از دلخوریهای اهل فرهنگ از صدا وسیما این بوده است که در این رسانهی بزرگ و ملی، هرچیز رنگ و بوی فرهنگ دارد، غریب است و به چشم طفیلی به آن نگاه می شود. در برابر تلویزیون به جولانگاه «سلبریتیهای ژل مو زده» بدل شده است و این رسانهی ملی ناخودآگاه به فرهنگ ستازه سازی و ستاره پروری رسانه های بیگانه دامن می زند. این روند البته چند وقتی است کمی متوقف شده است و آنتن شبکههای تلویزیونی به روی شاعران و نویسندگان گشوده شده است. در برنامه های مختلف رادیویی و تلویزیونی صدا و تصویر شاعر و نویسنده را میبینیم، کتاب تبلیغ می شود و دربارهی مباحثی جدی تر از این که به کدام رنگ علاقه دارید و اگر یک زرافه داشتید با آن چکار می کردید، پرداخته میشود.کسی باور نمی کرد در تلویزیون رسمی کشور روزی برنامه ای درباره «فروغ فرخزاد» به صورت رسمی از آنتن زنده صدا و سیما پخش شود و آب از آب تکان نخورد. این اتقاق در برنامه «نقد شعر» روی داد و معلوم شد بسیاری از محافظه کاری ها و احتیاط هایی که در جان مدیران رسانه های ما رخنه کرده است، تصور و توهم است و با واقعیت بیرونی جامعه نسبتی ندارد. برنامههایی نظیر «خندوانه» و « نقد شعر» هنوز در میان انبوه برنامههای بی هدف و آنتن پر کن تلویزیون گم اند و باید از این جنس برنامهها بیشتر و بیشتر ساخته و پخش شود. باید تلویزیون رسمی کشوری که به فرهنگ و ادب و هنر شناخته می شود، محل تردد شاعران و نویسندگان و منتقدان باشد. باید کتاب و فرهنگ از در و دیوار رسانهی ملی ما ببارد، این کار شدنی است. شاید بسیاری گمان کنند مباحث جدی و فنی ادبی و هنری برای عامه مردم چه جذابیتی دارد؟ مسأله همین جاست که رسانه باید این دغدغه و جذابیت را در جامعه ایجاد کند. زمانی در این کشور فوتبال دغدغهی چندم مردم هم نبود اما رسانه رسمی ما با تمرکز بر پخش ، تبلیغ و برنامه سازی درباره آن، این ورزش را به یک موضوع بسیار جذاب و مورد توجه عامه مردم تبدیل کرد، واقعاً میشود همین دغدغه و جذابیت را برای «شعر» هم ایجاد کرد، آن هم در کشوری که شاعرش لسان الغیب است و دیوانش در کنار قرآن خدا، بر سر هر طاقچه ای هست.

ارسال دیدگاه