زن ميانسال اين جملات را با چشماني اشکبار در حالي بر زبان جاري مي کرد که تا ساعتي قبل حتي پول تهيه بليت براي بازگشت از مشهد به بوشهر را نداشت. اين مالباخته که براي ثبت شکايتش به اداره عمليات ويژه پليس آگاهي خراسان رضوي مراجعه کرده بود پس از پاسخ به سوالات سروان همتي (افسر پرونده) درباره چگونگي وقوع حادثه گفت: چند روز قبل براي زيارت آقا امام رضا(ع) از بوشهر به مشهد آمديم تا اين که براي خريد سوغاتي به پول نقد نياز پيدا کرديم به همين دليل کنار دستگاه خودپرداز رفتم تا مقداري پول برداشت کنم ولي به خاطر اين که سواد کمي دارم کارم را با کندي انجام مي دادم. در اين هنگام مردي حدود 50 ساله که سر و وضع مرتب و ظاهري موجه داشت با بيان اين که عجله دارد کارت عابربانکم را گرفت تا به من براي دريافت پول کمک کند. پس از آن که رمز کارتم را پرسيد ناگهان کارت را از دستگاه خارج و عنوان کرد الان سيستم بانک جواب نمي دهد او سپس کارت را به من بازگرداند و در حالي که عنوان مي کرد از يک دستگاه ديگر استفاده کن از آن جا دور شد اما وقتي ديدم ديگر مشتريان بانک همچنان از همان دستگاه استفاده مي کنند من هم دوباره کارتم را در درون دستگاه قرار دادم اين جا بود که فهميدم آن مرد کلاهبردار بوده و کارت عابربانک مرا با کارت ديگري عوض کرده است. بلافاصله به بانک مراجعه کردم اما همه موجودي حسابم خالي شده بود. در يک شهر غريب همه پول هايم را از دست داده بودم و پولي براي برگشت به شهرم نداشتم. خيلي دلم شکست با چشماني اشکبار به حرم مطهر بازگشتم و خطاب به امام رضا(ع) گفتم: من زائر غريب تو بودم و اين اتفاق حق من نبود! من نفهميده و نسنجيده اين جمله را بر زبان راندم. هنوز دلم شور مي زد که دوباره به همان بانک رفتم که شايد آن ها سرنخي از مرد کلاهبردار به من بدهند اما در يک لحظه و در ميان مشتريان بانک چشمم به همان مرد کلاهبردار افتاد که کنار زني ايستاده بود. طوري که متوجه نشود موضوع را به رئيس بانک اطلاع دادم و بدين ترتيب با بسته شدن در بانک ماموران آگاهي هم سررسيدند. در اين هنگام زن همراه کلاهبردار تعداد زيادي کارت عابربانک را که داخل پلاستيک مشکي بود مخفيانه پشت شوفاژ انداخت، اما ماموران متوجه شدند و مشخص شد که آن ها کارت هاي عابربانک مسروقه ديگر زائران آقا بود و او پس از برداشت وجوه حساب ها دوباره از اين کارت هاي مسروقه براي کلاهبرداري استفاده مي کرد. حالا اگرچه با دستور قاضي پول هايم را برگرداندند اما من همچنان خودم را گنهکاري شرمنده احساس مي کنم که آن جمله را در حرم امام رئوف بر زبان راندم. اميدوارم...