مسکن و عوامل موثر بر مطلوبیت مسکن

مسکن و عوامل موثر بر مطلوبیت مسکن

آنچه در ابتدا به نظر می‎آید بدیهی بودن مفهوم و معنای مسکن است.

 و در یک نگاهی سطحی نیاز چندانی به توضیح این مقوله احساس نمی‎شود امّا با اندکی تامل و امعان نظر به این نکته که مفهوم مسکن چیزی فراتر از یک مکان فیزیکی است، سست بودن این گفته به اثبات می‎رسد. در همه مواجع و فرهنگ­ها کلمه مسکن یا خانه و هر چیزی که بیان کننده مفهوم محل  و سکونت خانواده­ها است معنایی متعالی و رفیعی دارد. انسانها در فضای بیرون از خانه به نحوی در گیر جدال و مبارزه برای زندگی کردن هستند و همچنین عوامل اقلیمی و روانی مختلفی هر کدام به شکلی بشر را بیرون از خانه تهدید میکند. انسان فقط وقتی که در خانه است در برابر این عوامل در امنیت است و در حالی که در جمع گرم و صمیمی خانواده است احساس آرامش می­کند.
تعریف مسکن
مفهوم مسکن یک مفهوم سهل و ممتنع است.
مسکن چیزی فراتر از یک مکان فیزیکی است، مسکن مسئله ای بسیار پیچیده و بسیار گسترده است. اهمیت مسکن از جایی نشات می‎گیرد که بسیاری از نیازهای اولیه فرد همانند خوراک، استراحت و... در آن تامین می‎گردد. مفهوم مسکن علاوه بر مکان فیزیکی، کل محیط مسکونی را نیز در بر می‎گیرد که شامل کلیّه خدمات و تسهیلات ضروری مورد نیاز برای به‌زیستن خانواده و طرح‎های اشتغال، آموزش و بهداشت افراد است.(نعمتی، 1389) مسکن سرپناه دائمی برای سکونت انسان است. از آن جا که سرپناه برای همه مورد نیاز است، مدت مدیدی است که مساله فراهم نمودن مسکن نه تنها برای افراد بلکه برای دولت نیز یک دغدغه بوده است. بنابراین تاریخچه مسکن از توسعه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نوع بشر جدایی ناپذیر است.(لیستاکین و دبلیو، 1389)
در دومین اجلاس اسکان بشر در سال(۱۹۹۶) که در استانبول برگزار شد مسکن مناسب چنین تعریف شده است: «سرپناه مناسب تنها به معنای وجود یک سقف بالای سر هر شخص نیست، سرپناه مناسب یعنی آسایش مناسب، فضای مناسب، دسترسی فیزیکی و امنیت مناسب، امنیت مالکیت، پایداری و دوام سازه‌ای. روشنایی، تهویه، سیستم گرمایی مناسب، زیرساختهای اولیه از قبیل آبرسانی مناسب، بهداشت و آموزش، دفع زباله، کیفیت مناسب زیست محیطی عوامل بهداشتی مناسب، مکان مناسب و قابل دسترس از نظر کار و تسهیلات اولیه که همه این موارد باید با توجه به استطاعت مردم تأمین شود.»(دلال پور، ۱۳۷۹)
در واقع تعریف و مفهوم عام مسکن، ‎یک واحد مسکونی نیست بلکه کل محیط مسکونی را شامل می‎گردد که شامل کليه خدمات و تسهيلات ضروري مورد نياز بزاي بهزيستن خانواده و طرحهاي اشتغال، آموزش و بهداشت افراد است به عبارت ديگر مسکن چيزي بيش از يک سر پناه صرفاً فيزيکي است و کليه خدمات و تسهيلات عمومي لازم براي بهزيستي انسان را شامل مي­شود در‎یک تعریف ساده آمده است واحد مسکونی فضایی است مشتمل بر حداقل‎ یک واحد آشپزخانه، ‎یک اتاق و ‎یک توالت اختصاصی که تمام‎ یا قسمتی از‎یک ساختمان مسکونی را تشکیل می‎دهد و دارای ورودی اختصاصی با خیابان، کوچه و... ویا به راهرو‏‎ یا راه پله مشترک است. ساختمان مسکونی نیز فضایی است محصور، ثابت و مستقل از زمین‌ها و ساختمان‎های مجاور خود که تمام ‏‎یا قسمتی از سطح آن مسقف بوده و برای سکونت ساخته شده و دارای هیچ‌گونه فضای مختص فعالیت اقتصادی(اعم از خدماتی و تولیدی) نیست و به عنوان محلی برای سکونت مورد معامله قرار گرفته است. ‏
از آغاز شهرنشینی به شکل، مکان و تهیه مسکن انسان توجه شده است. اولین مجموعه قوانین ساختمانی، که بی‌نقص بودن بنا را در ساخت مسکن تصریح می‌کند، در قوانین حمورابی یافت شده است(به قوانین حمورابی بنگرید). فعالیت‌های برنامه‌ریزی شهری در امپراطوری یونان و روم بر مکان‌یابی صحیح مسکن شهری، منحصرا از منظر دفاع و ذخیره آب، تمرکز یافت.
خانه با مطرح شدن به عنوان پیکره‌ای معمارانه در محیط هویت ما را محرز کرده و امنیت را بر ما به همراه می‌آورد؛ و سرانجام هنگام پای نهادن به آن به آسایش دست می‌یابیم. در خانه چیزهایی را می‌یابیم که به آن­ها شناخت و درک داشته و گرامیشان می‌داریم. ما آنها را با خود از بیرون آورده و به خاطر آنکه بخشی از جهان ما را می‌سازند در کنارشان به زندگی می‌پردازیم. هنگام تحقق بخشیدن به سکونت خصوصی، به آزمون آنچه «آرامش داخلی» خوانده شده می‌پردازیم.
برای بشرخانه قبل از هر چیزی  فضا و مکان درونی است. درونی بودن آن در رابطه با بیرون آن، با کوچه و خیابان، رودخانه و مزرعه، ‌گسترده‌های بیرونی روستاو شهر، دریا و زمین و آسمان، طبیعت و جهان و سرانجام همه هستی معنا و ارزش می‌یابد. برای او مهم‌ترین حسن خانه این است که رویا را در خود می‌پروراند.و در نهایت خانه به ما این امکان را می‌دهد که در آرامش در خیالات خود غرق شویم.
2-3-3- اهمیت مسکن
اصل سی و ‏‎یک قانون اساسی جمهوری اسلامی ‏‎ایران دسترسی به مسکن مناسب را حق هر خانواده ایرانی عنوان داشته است. مسکن در بر آوردن بسیاری از نیازهای انسان نقش عمده ای ایفا می‎نماید که در ذیل به طور اجمالی بدان می‎پردازیم:
1- سر پناه: نخستین کارکرد مهم مسکن همانا تأمین سر پناهی مناسب که بتواند انسان را در برابر شرايط جوي مصون نگهداشته. سرپناهی که بتواند اعضای‎یک خانواده را کنار هم گرد آورده و با به ارمغان آوردن آرامش و سکون خاطر آنها را در برابر آسیب‎های جسمی‎و روحی مصون نگه دارد. سرپناهی که مرکز ثقل و محور تصمیم گیری‎های اساسی خانوار، محل شور و مشورت، مأمن تربیت نسل آینده و امیدگاه اعضای خانواده ای باشد که پس از پشت سر گذاشتن‎یک روز کاری دشوار و نبرد با ناملایمات زندگی محلی مناسب برای تمدید اعصاب و استراحتگاه مطلوب آنها گردد. ‏
2- ارزش اقتصادی: به نظر می‎رسد نقش اقتصادی مسکن در جوامع گذشته کم رنگ تر از جوامع امروزین باشد امروزه مسکن با تبدیل شدن به‎یک کالای سرمایه ای و تولیدی، مفهوم اقتصادی زود بازدهی گرفته است. در واقع امروزه‎ یکی از پرسودترین و سریع ترین حوزه سرمایه گذاری در حوزه زمین و مسکن است در هنگام تورم و رشد قیمت ها احداث‎یا خرید مسکن تدبیری موثر برای تثبیت دارایی است و‎یک نوع سرمایه گذاری مطمئن برای خانوارها به حساب می‎آید علاوه بر این مسکن در ثبات اقتصادی و بهزیستن خانواده نقش اساسی دارد. زیرا فقر و عدم تأمین اقتصادی از عوامل عمده بی ثباتی اجتماعی است. البته این ویژگی مسکن که زاده‎ زندگی صنعتی و تجاری بشر امروز است عاری از نقص بوده و به­نوبه‎ خود تبعات منفی فراوانی نیز برای بشر به ارمغان آورده است که نیاز شدیدی به مهار گشتن آن احساس می‎شود. ‏
3- کارکرد اجتماعی: این نقش مسکن از جمله نقش‎های بارز آن محسوب می‎شود. نامناسب بودن و‎یا نبود مسکن علاوه بر افرادی که به طور مستقیم مبتلا به آن واقع می‎شوند برای اجتماع نیز تأثیرات مخربی بر جای می‎گذارد. نداشتن مسکن در آینده منجر به پدیده‎ زاغه نشینی و خیابان خوابی و تزلزل بنیان خانواده خواهد شد که هر‏‎یک به نوبه‎ خود می‎تواند فرد و متعاقب آن اجتماع را در معرض انواع نابهنجاری ها و جرائم قرار دهد. ‏
4- کارکرد روانی‏: مسکن مناسب محلی است برای رسیدن به آرامش، تمدد اعصاب، بهبود تنش‎های روانی و جایگاه تثبیت سلامت جسم و روح انسان. نبود مسکن‎یا مسکن غیر استاندارد عامل مهمی‎در بروز انواع فشارهای روحی استرس‎های مخلّ آسایش، افسردگی و اختلالات روانی افراد محسوب می‎گردد. ‏
5- اشتغال زایی: از دیگر نتایج سرمایه ای بودن مسکن نقش آن در زمینه‎ اشتغال است. این‏‎یک امر بدیهی است آن زمانی که مسکن مبدل به‎یک کالای تولیدی و تجاری گردد، افراد به ساخت و سازهای مسکونی دست خواهند زد. و این مسئله خود باعث ایجاد فرصت‏‎های شغلی برای دیگر اقشار جامعه خواهد گشت. ‏
 
مسکن مطلوب
در دوران معاصر یکی از مسائلی که در مورد جامعه بشریت وجود دارد مسئله مسکن مطلوب است. اکنون به دلیل کمبود زمین و گرانی خانه افراد مجبور به بسنده کردن به مساحتهای کوچک برای مسکن خود هستند و طبعاً فضاهای خانه تا آنجا که ممکن است باید مورد استفاده قرار بگیرد و کارایی داشته باشد. علاوه بر کارایی داشتن و قابل استفاده بودن فضا، مسکن باید از نظر استفاده کنندگان نیز کارایی داشته باشد.
معیارهاي مسکن مطلوب به این محدود نمی گردد که سرپناه و حافظ انسان در برابر شرایط نامساعد جوي و گزند حیوانات و احتمالاً آسیب همنوعانش باشد، و یا قیمت کم و یا مناسبی داشته باشد و یا اینکه تأمین آن براي هر کس مقدور باشد.(مضطرزاده و حجتی، 1390: 5)
ایجاد مطلوبیت مسکن برای افراد استفاده کننده در شرایط مختلف اجتماعی از جمله وظایفی است که به عهده برنامه‌ریزان، معماران و طراحان مسکن است و معماران موظف­ند که به دنبال عوامل مؤثر در مطلوبیت مسکن برای افرادی که دارای فرهنگ ملی و یا آداب و رسوم و انتظارات خاص برای خود هستند، باشند. افراد عادی بهترین مطلوبیت را برای خانه وجود روابط مطلوب و صحیح بین افراد خانواده می‌دانند یعنی روابط اجتماعی صحیح بهترین عامل مطلوبیت مسکن است.
 
نمودار 2-2- اجزاء مسکن مدرن (پورمحمدی، 1387: 4)
 
مسکن یا فضای زندگی از دو جهت باید کارایی داشته باشد یکی از نظر جوابگویی و ایجاد محیط راحت از جنبه شرایط فیزیکی یعنی ایجاد محیطی با درجه حرارت مطلوب، فشار مناسب، رطوبت معقول و کوران هوا و نور مناسب و نظایر آن و دیگری از نظر جوابگویی به نیازهای معنوی مردم، یعنی ایجاد فضاهای مناسب با طرز زندگی و نوع فرهنگ و آداب و رسوم اجتماعی، این دو شرایط اگر با هم به کاملترین نحوی جمع شود ایجاد مطلوبترین مسکن را خواهند نمود.
موضوع مطلوبیت مسکن از لحاظ بیرونی و درونی نیز قابل بحث است به این صورت که از لحاظ درونی همچنان که بحث آن رفت مسکن از لحاظ بیرونی و درونی نیز قابل بحث است به این صورت که از لحاظ درونی همچنان که بحث آن رفت مسکن از لحاظ شرایط فیزیکی و فرهنگی معقول باشد. ولی این مسکن که در رابطه با محیط بیرونی خود نیز باید هماهنگی داشته باشد و بطور قطع مسکنی که از لحاظ شرایط درونی کامل است ولی از لحاظ انطباق با محیط بیرون مثلاً از نظر شرایط فرهنگی انطباق کافی نداشته باشد چندان مطلوب نخواهد بود.
در این حالت فردی که در چنین محیطی زندگی می­کند تنها در درون مسکن خود آرامش خواهد داشت و این حالت را اصلاً در مورد فضای بیرونی خانه­اش بدست نخواهد آورد. بنابراین هماهنگی محیط بیرون پیرامونی با مسکن نیز از شرایط لازم مطلوبیت مسکن است.در واقع وجود یک بافت مسکونی مطلوب، صحبت درباره مطلوبیت بافت مسکونی در مجال این بحث نیست و در این جا ما به بررسی عواملی که در مطلوبیت مسکن از لحاظ درونی مؤثر است می پردازیم.
 
عوامل کلی مؤثر بر مطلوبیت مسکن
مضطرزاده و حجتی(1390) در مطالعه خود با عنوان «شاخص‌هاي مسکن مطلوب و آسیب‌شناسی مشکلات آن در ایران» مهمترین معیارهاي مسکن مطلوب را به صورت زیر طبقه بندی کرده است:
الف- امنیت و ایمنی: ویژگی‌هاي معماري مسکن مطلوب باید به گونه‌اي باشد که درجات مختلف امنیت را براي ساکنین فراهم آورد. این امنیت اعم از امنیت در مقابل بلایا و سوانح طبیعی و غیرطبیعی، امنیت در برابر تجاوزات سایر آحاد جامعه، امنیت در برابر اثرات ناشی از فعالیت‌هاي انسانی و سایر جنبه هاي امنیت به شمار می رود. در جهت تأمین امنیت، منظور داشتن عوامل زیر توصیه می‎شوند: مکانیابی مناسب مسکن نسبت به سایر عملکردهاي شهري، انتخاب مصالح مناسب که الزاماً مصالح گرانقیمت نیستند، اتخاذ روش هاي مناسب ساخت، پیش‌بینی تمهیدات لازم براي تقلیل خسارت به هنگام وقوع سانحه و مکانیابی مناسب مسکن در ارتباط با عملکردهاي مواد آلاینده ها به ویژه آلودگی هوا و آلودگی صوتی(نقی‌زاده، 1379)
ب- آرامش: خانه مکانی است که فرد در آن به آرامش و تعلق خاطر کامل می رسد. آرامش صرفاً ناشی از آسایش فیزیکی فرد و خانواده و با احساس امنیت در مقابل تهدیدات بیرونی نیست. افزون بر آن ناشی از آرامش درونی است که بر اعضاي خانواده و روابط بین آنها حاکم است. خانه، محل استراحت، تأمل و تعمق، مکان بازیابی هویت و پردازش تجربیات محیط پیرامون می باشد. خانه محل خلوت کردن با خود و یافتن خویشاست. باطن آرام خانه می بایست در ظاهر آن نیز متجلی گردد. (پاکزاد، 1386: 3)
ج- دنجی: اشاره می شود به آن که خانه محل خلوت با خود و خانواده است. محلی که از قیل و قال زندگی جمعی بدان عقب نشینی می‌کنیم. مکانی که نه فقط ما را از تهدیدهاي بیرونی حفظ می کند، بلکه رابطه با بیرون را به صورت کنترل شده و اختیاري برقرار می‌کند و به بیانی دیگر خانه گوشه اي دنج است و می بایست این کیفیت خود را به دیگران اعلام نماید. باید نشان دهد که در این  مکان روابط فردي بر جمعی، خصوصی بر عمومی و ساکت بر شلوغ چیره شده است.(همان:64)
د- محرمیت: مصون بودن فضاهاي داخلی خانه از دید بیگانگان موردي است که آسایشخانواده سخت به آن وابسته است. در واقع، خانه به عنوان محل امن و آرامش خانواده باید به گونه مناسب، از مشرف قرار گرفتن در امان بماند. مورد دیگري که در این رابطه مطرح است، ارتباطات صحیح فضاهاي داخلی است به گونه اي که اولاً غریبه ها بر فضاهاي داخلی تسلط نداشته باشند و ثانیاً قلمرو اعضاء خانواده نیز به طریق مناسب از یکدیگر تفکیک شوند.(نقی زاده، 1379: 93)
ه- انعطاف‌پذیري: در خانه، آدمی بیش از هر جاي دیگر خود را از قید و بندهاي زندگی جمعی آزاد می کند. در خانه و در خلوت هر چه دلش خواست می‌خورد و می‌پوشد. می تواند خود را از تنوع آداب اجتماعی و رفتارهاي تحمیل شده برهاند. خانه خودي ترین مکانی است که آدمی در زندگی می شناسد. او نمی خواهد فقط از محیط تأثیر پذیرد، بلکه می خواهد بر آن تأثیر نیز بگذارد. او می‌خواهد تا این خودي ترین مکان را مطابق نیاز و میل خود بیاراید و تغییر دهد. در این راستا طراحان می بایست به گونه‌اي عمل کنند که طرح، غیرقابل انعطاف و از پیش تعیین شده نباشد تا حداقل امکان دخل و تصرف را براي ساکنین فراهم کند.
 
1 – برگرفته از نعمتی، لیلا (1389) «مسکن سرمایه یا سرپناه»، روزنامه رسالت، 22 فروردین 1389، شماره شماره 6956، ص 18
ارسال دیدگاه