حجت الاسلام محمدرضازائري در روزنامه خراسان نوشت: جريان گسترده رسانه‌اي هفته‌هاي گذشته در باره سوء استفاده همسايگان عراقي از فضاي مشهد با يک تير دو نشان را هدف گرفته است. از يک سو روابط مثبت و صميمي ميان مردم ايران و عراق را مخدوش مي‌کند و نقشه‌اي را که صهيونيست‌ها ده‌ها سال دنبال کرده‌اند، محقق مي‌سازد و از سوي ديگر ـ با هدفي بسيار مهم‌تر و حساس تر ـ به مفهوم و جايگاه زيارت لطمه مي‌زند. اين دو سرمايه ارزشمند فرهنگي، مذهبي و اجتماعي، سياسي هر يک از جهاتي بسيار مهم و گران بهايند که فقدان شان يا حتي آسيب ديدن شان ما را با مشکلات جدي روبه رو مي‌سازد. زيارت و رابطه معنوي و عاطفي با سلطان خراسان آخرين برج و باروي هويتي و ديني ماست که نقصان‌ها و مشکلات ديگر ما را جبران مي‌کند و دشمن هوشمندانه اين دژ مستحکم را هدف گرفته است. رابطه همسايگان ايراني و عراقي هم که به رغم سال‌ها جنگ تحميلي از برکت راهپيمايي اربعين در سال‌هاي اخير در حال نزديک‌تر شدن بوده قطعا تهديد بزرگي براي همه توطئه‌هاي دشمن است. قصد اين نوشتار تکذيب اصل مشکل نيست و طبعا دشمن هم قطعا جايي سرمايه گذاري مي‌کند که زمينه‌اي براي بهره برداري اش وجود داشته باشد. از چند سال قبل يک متخصص روان شناس که در حوزه آسيب‌هاي اجتماعي فعال بود و به مشهد تردد داشت در اين خصوص صحبت کرده و تذکر داده بود. اما حجم اغراق شده موضوع و نوع جريان سازي رسانه‌اي در فضاي مجازي به خوبي نشان دهنده برنامه ريزي حساب شده و دست‌هاي پنهان در اين تبليغات آشکار بود. نقشه‌اي که اتاق فکر رژيم صهيونيستي و گروه‌هاي عملياتي آنان طراحي کرده‌اند چنان پيچيده و دقيق است و اهميت هر دو هدف براي آنان چنان است که اگر لازم باشد خودشان مي‌توانند افرادي را به عنوان مسافر به مشهد بفرستند سپس عکس و فيلم هم تهيه کنند و در فضاي مجازي منتشر سازند و بعد هم عوامل ديگرشان در اين آتش بدمند و با تحريک عواطف و احساسات مردم غيور ايران شعله هايش را بيشتر برافروزند. اگر کسي‌ اندکي ترديد داشته باشد کافي است تجربه نيمه نخست قرن گذشته ميلادي جاسوس‌هاي انگليسي در عراق را مرور کند و شيوه‌هاي آنان در فتنه انگيزي و آتش افروزي را ببيند. مسئله اکنون تنها حرمت و ارزش مردم بزرگوار خراسان و رابطه برادرانه مسلمانان دو کشور نيست. دشمن جايگاه تمدني زيارت در فرهنگ ايراني ما را هدف گرفته است و مي‌کوشد تا با يک تير هر دو هدف بزرگ را بزند.