نيما شاعر دوران گذار

نيما شاعر دوران گذار

 
بابك شاكر
نيما يوشيج شاعر گذار بود . شاعري كه توانست بين تحول ، تعهد  حركت كند، او ساختار تازه اي ايجاد نكرد بلكه  ساختار عروضي شعر فارسي را اندكي دچار تغيير كرد .تفكري طبيعت گرا و تصوير گرا را وارد شعر نمود ، عناصر شعري او پيشامدني بودنددر ساخت ، اما زماني كه به انسان مي انديشيد و تعهد ، شاعري مدني بود ... تحول در شعر او در كشاكش سنت و تجدد آرام و قرار نداشت ، نيما شاعري مدني نبود و بيش از آنكه در اشعارش تجدد را پيدا كنيد ، سنت را با اندكي  تغيير در فرم خواهيد يافت.درواقع با وجود اينكه نه كاملا از سنت مي‌برد و نه آنچنان غرق در نوگرايي و ساخت‌ستيزي مي‌شود اما چنان ابتكاري در ساختار دارد كه نيما مي‌شود و طرحي نو در جريان ساكن شعري زمانه خود مي‌اندازد با سبكي خاص و منحصر به خود. او شعر  را از حوزه صرف رسانه ايي و رندي  بيرون مي‌كشد و مفاهيم سياسي ،اجتماعي  را با ادبيت و عناصر شعري  همراه مي‌كند. نيما نماينده ادبيات مدرن در فرم  است كه دغدغه‌هاي فردي ،اجتماعي و سياسي دارد و نگاه اومانيستي خاصي را مي‌توان در شعر‌هاي او ديد. تركيبات نو در كنار تخيل شاعرانه و مضامين خاص باعث مي‌شود دامنه اشعارش گستره‌اي وسيع بيابد و نام او را بر قله شعر ايران  ثبت كند.
تعابير و واژگان او تكرار شدني نيست زيرا زيست شاعرانه اش مختص خود او بود ... نيما يوشيج شاعر دوران گذار است و بايد به اندازه همين دوران به او توجه كرد ... شعر زيباي برف او را به مناسبت زادروز او در بيست آبان انتخاب كرده ام :
زردها بی خود قرمز نشده اند،
قرمزی رنگ نینداخته ست،
بی خودی برَ دیوار.
صبح پیدا شده از آن طرف کوه«ازاکو» اما،
«وازنا» پیدا نیست.
گرته ی روشنی مرده ی برفی همه کارش آشوب
بر سر شیشه ی هر پنجره بگرفته قرار،
«وازنا» پیدا نیست،
من دلم سخت گرفته ست از این،
میهمانخانه ی، مهمان کش، روزش تاریک،
که به جان هم، نشناخته انداخته ست،
چند تن خواب آلود !
چند تن ناهموار !
چند تن نا هشیار !.

ارسال دیدگاه
  • پایگاه خبری نفت امروز
  • پایگاه خبری نفت امروز