اگر شاهنامه نبود؟

اگر شاهنامه نبود؟

ما ایرانیان که چشم باز کرده ایم و از کودکی به یاد گذشته های پرافتخار به ایرانی بودن خود نازیده ایم نمی توانیم تصور کنیم که اگر شاهنامه نبود و با قدرت اندیشه و هنر فردوسی چنین تصویری از گذشته ایران در اذهان ساکنان این سرزمین نقش نبسته بود، و آداب و رسوم و سنن و خاطرهٔ سرافرازیهای باستانی از یاد می رفت، و زبان فارسی برجای نمی ماند، اکنون چه حال و روزی داشتیم؟

دکترمحمدامین‌ریاحی

هفتاد سال پیش مرحوم فروغی در استمدادنامه انجمن آثار ملی برای ساختمان آرامگاه فردوسی نوشته است: «فردوسی طوسی یکی از بزرگان نامدار و تاریخی ایران است که هیچ کس از هیچ طبقه از بزرگانِ ایران از او بالاتر نیست...».
این سخن درست است اما به دنبال آن عباراتی در قیاس فردوسی با شاعران بزرگ ملل دیگر می آورد که در آن جای حرف هست. می گوید: فردوسی برای ایران همان مقام را دارد که «هومر» برای یونان قدیم، «شکسپیر» برای انگلستان، «ویکتور هوگو» برای فرانسه، «پوشکین» برای روسیه، و «امرؤ القيس» و «متنبّی» برای عرب....
فروغی این عبارات را در سالهایی نوشته که سطح فهم و سواد در ایران بسیار پایین بود. همین قدر خواسته است بگوید که مقام فردوسی از مقام همهٔ شاعران دیگر ایران بالاتر است. جز اینکه در این قیاس حق فردوسی ادا نشده است. واقعیت این است که اگر مثلا گوته و هوگو و پوشکین و متنبّی نبودند، باز هم زبان و ملیت آلمانی و فرانسوی و روسی و عربی برجای بود، اما اگر فردوسی و شاهنامه او نبود شاید امروز دیگر کشوری با ملیت ایرانی و زبان فارسی وجود نداشت.
ارسال دیدگاه