درخت تناوريم؛ نه جوانه‌های آن

در پاسخ به آقاي رنانی؛

درخت تناوريم؛ نه جوانه‌های آن

در پاسخ به یادداشت دکتر محسن رناني

امان الله شجاعی

اقتصاد عرصه ی شعور و عقلانیت است و تدبیر در امور نیاز اولیه ی آن، و صدالبته رفتارهای عقلایی بیشتر از هر امر دیگری متوجه مسائل اقتصادی است. حال چه شده است كه عالم اقتصادي "نظام تدبير" را به تمسخر گرفته و خلاف آموزه‌هايش مي‌نويسد و فرمان مي‌دهد؟
جناب دکتر محسن رنانی که خود یک اقتصاددان است و تحلیل هایش می بایست بر محور رفتارهاي عقلايي باشد، حداقل در مورد پتروشیمی دشتستان در چاله ی احساسات گرفتار شده و در آن تاریکی خودساخته، و نبود دید کافی براي ارزيابي دقيق، حدود پنجاه نفر معترض كه از چند شهرستان در آن محل گرد آمده بودند را دو هزار نفر به شمار آورده است.
جناب استاد رنانی؛ اولا نيمي از آن 50 نفر که به عنوان مخالف در آنجا حضور یافته بودند، اصلا اهل دشتستان نبودند و از سایر شهرهای استان بوشهر آمده بودند. علتش هم این بود که از جمعیت قريب به 300هزار نفری دشتستان، چهل و هفت هزار نفرکه ساکن در همان منطقه هم بودند، حاضر به مخالفت با این پروژه نشدند. علاوه بر آن، در همان روز و در حدود 120 کیلومتری همان پروژه ای که کلنگ آن بر زمین زده نشد، در شهرستان دیلم مردم بزرگوارش، هم با سلام و صلوات به استقبال مسئولین آمدند، و هم گوسفند قربانی کردند.
                                                                                                                                         جناب استاد رنانی؛ مردم بزرگ لیراوی، یا همان دیلمی ها، حنجره ها را پاره کردند ولی نه در مخالفت، بلکه در شادی و استقبال.
در شهرستان دیلم، زنان و مردان، جوانان و کهنسالان، مرتب شعار شادي می دادند و با نام بردن از برخی مسئولین حاضر در آن جمع، برای آنان دست تکان می دادند. يقيناً مردم اين مرز و بوم «جنوب جنوب» نبودند و نسبت به محيط زيست منطقه‌شان هم احساس بي‌مسئوليتي نداشته‌اند. بلكه با تدبير ، درايت . هم‌انديشي وبا يافتن راهكارهاي برون رفت از مشكلات و معضلات مختلف، نه تنها پذيراي نه مجتمع پتروشيمي، بلكه مالک منطقه ويژه اقتصادي شمال استان با رويكرد استقرار صنايع نفت و گاز هم شده اند.
جناب استاد رنانی؛
آیا در نگاه جنابعالي مردم شهرستان دیلم گرفتار بلایای جنوب جنوب شده اند؟
جناب استاد رنانی؛ این جا بوشهر است. مردم این دیار حداقل پنج حمله ی خارجی از هلندی تا پرتقالی و امریکایی را با گوشت و پوست خود و تا مغز استخوان درک کرده اند. آنان می دانند که در 20 کیلومتری آن ها در همین دریای پارس كه با نام زیبای خلیج فارس مزین است، گرگ های درنده ای سنگر گرفته اند که هرچه ما نیازمندتر و ناتوان تر شویم، در حقیقت به قدرت آنها افزوده ایم.
محیط زیست را آنها خراب کرده اند تا پاسخگوي نيازهاي اقتصاديشان باشند. جنگل ها را آن ها خراب کرده اند. محیط زیست را آن ها خراب کرده اند تا کارخانه ها و کارگاه هایی را بسازند که مواد اولیه اش در زیر زمین ها ،کوه ها و دریاهای ماست. لایه ی اوزون را آن ها با مشکل مواجه کرده اند.
حال که بر اثر انتشار علم و دانش و امكان استفاده از تجارب بشري کار به جايي رسیده که توان انجام برخی کارها بدون آسيب رساني به محيط پيرامون را داریم و امکان تبديل مواد اولیه به نيازهاي ضروري در برخي موارد برايمان وجود دارد، چرا مي‌بايست به بهانه‌هاي مختلف از رشد و توسعه کشور و استان ممانعت شود؟
جناب آقای استاد رنانی؛ واضح است كشورهاي شمال يا شمال شمال، زیرزمین ها و روی زمین هایشان مملو از سلاح های کشتارجمعی و  نيز سلاح های متعارف و غیرمتعارف، سلاح های اتمی و غیراتمی است، آيا همه‌ي اينها با رعایت حفظ محيط زيست توليد شده است؟ و يا حال كه محيط زيست را براي ما چماق كرده‌اند خود نيز رعايتش مي‌كنند و كارخانه‌هاي مخرب تعطيل شده است؟ خير؟ نه كارخانه‌اي به كل تعطيل شده (مگر اينكه بهتر از آن ساخته شده باشد) و نه قرار است جنين بشود.
جناب  استاد رناني؛ شما بهتر از بنده مي‌دانيد كه اگرچه علم حكومت بسيار تغيير كرده است، لكن شعور بی شماری از حاكمان از آن چه بوده هم بيشتر به قهقرا رفته و به جايي رسيده است كه روزانه آنچه عليه بشریت توليد مي‌شود به مراتب بيش از آن است كه ساليانه براي دفاع از بشريت ساخته مي‌شود.
سؤال فرموده‌ايد كه معلوم نيست آب اين پتروشيمي از كجاست؟ هرچند مسئله آب نه تنها از دغدغه‌هاي استان، بلكه دغدغه کلی کشور است، اما خوشبختانه بوشهر، درياي عظيم خليج فارس را براي صنايع خود مي‌تواند داشته باشد. ضمن اينكه براي پروژه مذكور، تأمين آب از سد رئيسعلي دلواري است که در کمترین حد سالیانه اش حدود 350 میلیون مترمکعب آب دارد و این پتروشیمی مصرف سالیانه اش در بالاترین حد قریب به یک ونیم میلیون متر مکعب است.
همچنین به عدم برخورداري پروژه از مجوز محيط زيست اشاره فرموده اید در صورتيكه چندين صفحه توجيه لازم تدوين شده و به تهران ارسال و در حال بررسي است و هيچ گونه دليل قطعي هم مبني بر عدم انجام اعلام نشده است
اما پاسخ به سوالات زير توسط علماي اقتصاد و به ویژه جناب دکتر رنانی که چنین دیدگاهی را ارایه فرموده اند چیست؟
1-کشور ایران با این منبع سرشار نفت  و گازش چه کند؟
2-خام فروشی کند و یا چاه هارا پلمب نماید؟
3-حال که به زعم شما استفاده از منابع نفت و گاز با حفظ محیط زیست صرفه ی اقتصادی ندارد، چه راه حلی پیشنهاد می دهید؟
لازم به ذکر است که حل مسایل خرد وکلان و به ویژه مشکلات اقتصادی با همدلی، همکاری و هم اندیشی دولت و مردم انجام خواهد گرفت و حضرتعالی نیک می دانید که توسعه ی متوازن در گرو تعامل با فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها، ارزش های جوامع و نیز رعایت آمایش سرزمینی امکان پذیراست. به همین دلیل در نقاط دیگری هم که اقداماتی صورت گرفته، بدون توجه به این نکات اساسی نبوده است.
سیاه و سفید دیدن مسایل و دادن حکم قطعی با مثال آوردن از شکلات و امثال آن گرچه در مدت 8 سالی رواج داشت ولی یک اصل در رفتارهای اقتصادی نبوده است.
درنتیجه ضرورت دارد تا صاحب نظران راه کارهای مناسبی با برنامه های قابل اجرا و بومی شده برای بهبود شرایط ارایه فرمایند و از ذکر کلیات و بیانیه های آرمانی وعام پسند خود داری نمایند. چه، در غیر این صورت، مشی کلاغ را در مشی اقتصادی پیشه نموده ایم.
.
 
ارسال دیدگاه
  • پایگاه خبری نفت امروز
  • پایگاه خبری نفت امروز