«آن‌سوی پرچین باغ»

«آن‌سوی پرچین باغ»

حسام آبنوس

در عالم امروز گمنامي هم بد دردي است. تا آنجا که ممکن است منجر شود تلاشهايت ناديده گرفته شود و به فراموشي سپرده شوي. در حالي که کافي است از صدقه سر رسانهها بزرگ شوي تا ديگر چشمها به روي واقعيت موجود بسته شود و فقط مدح تو را بگويند.

«طاهر جيناک» يکي از آن افرادي است که در گمنامي مشغول فعاليت است و بدون هياهو مشغول نوشتن. بر حسب توصيه دوستي رماني با عنوان «آن سوي پرچين باغ» از او را دست گرفتم که بيتعارف راغب نبودم آن را دست بگيرم چون من نيز يکي از ساکنان اين «کُره رسانهاي» هستم و نسبت به اين نام ناشنيده حساسيتي نداشتم و طبيعي بود که علاقهاي به خواندن کتابش هم نداشته باشم.

اما پس شروع کردن رمان و جلو رفتن آن، به خود نهيب زدم که باز هم دچار پيشداوري شدي. زبان روايت و توصيفهاي طاهر جيناک برايم جذاب بود و خواننده که من باشم را با خود همراه کرده بود. او در اين رمان که صبغه فلسفي دارد تصويري از پسري را نمايش ميدهد که در چارچوبها نميگنجد و اگر کسي او را بخواهد محصور کند آن را برنخواهد تابيد.

  مهمترين وجهي که از اعتماد به اين نويسنده من را به خود واداشت قلم پر کشش او است. نويسنده در بخشهايي نثري شاعرانه را به خواننده ارائه ميکند و گاهي يک متن فلسفي و انديشمندانه و با اين کارها در برابر ديدگان نويسنده قدرتنمايي ميکند.

نکتهاي که بايد در مورد اين رمان گفت، سبک آن است. اين رمان گونه اي از رئاليسم جادويي است که در بستر بومي نوشته شده و شايد بتوان گفت «آن سوي پرچين باغ» نمونه خوبي از رئاليسم جادويي ايراني است. شاهد اين موضوع نيز حضور نوجواني است که پرواز ميکند و از روي ديوارها پرش ميکند و قدرت بدني و فکري فوقالعادهاي دارد. واقعيت گرايي جادويي مرزهاي ميان واقعيت و خيال را مي شکند و درهم ميريزد، فرهنگ مردمي، شناخت اساطير، مذهب، تاريخ و جغرافيا در روايت واقعگراي جادويي به گونهاي مورد تأکيد قرار داشته و در جريان روايت بيشتر به چشم ميآيند. در تعريف اين گونه ادبي نوشتهاند: «رئاليسم جادويي در قصه بدين معناست که همه عناصر داستان طبيعي است و تنها يک عنصر جادويي و غير طبيعي در بافت قصه وجود دارد.»

در ديگر سو رمان روايتگر سالهاي دهه 50 شمسي تهران است و خواننده در کوچه پس کوچههاي جنوبيترين نقطه تهران قدم ميزند که مردمي فقير و بيچاره در حال گذران روزگار هستند و از اين رو رمان جيناک يک اثر اجتماعي است و خواننده را به آن سالها ميبرد.

روي جلد اين رمان عنوان «جلد اول» درج شده و اين نويد را به خواننده ميدهد که بايد منتظر ادامه داستانپردازيهاي نويسنده توانمندش باشيم. هر چند همين جلد نيز خود يک اثر مستقل است و خواننده با يک پايان روبرو است.

بعد از اتمام کتاب به خودم نهيب زدم که نبايد فريب جريانهاي رسانهاي و تکرار اسامي و نامهاي بزرگ که بسياري از آنها سالها است فروغي ندارند را خورد و بايد به همه اجازه داد که خودي نشان دهند. طاهر جيناک يکي از آن نويسندههايي است که نوشته و تمام حرفش را در نوشتههايش زده است و نبايد اسير خوشنامي و شهرت نويسندهها و ساير چهرههاي هنري شد.

اين رمان را انتشارات سپيده باوران در 250 صفحه منتشر کرده است.

ارسال دیدگاه
  • پایگاه خبری نفت امروز
  • پایگاه خبری نفت امروز