دیالوگ

دیالوگ

درويشي به نزد پادشاهي رفت. پادشاه او را گفت که: «اي زاهد!»

گفت: «زاهد تويي!»

گفت: «من چون زاهد باشم که همة دنيا از آن من است؟!»

گفت: «ني! عکس ميبيني! دنيا و آخرت و مُلکت جمله از آن من است و عالَم را من گرفتهام. تويي که به لقمهاي و خرقهاي قانع شدهاي!»

 فيه ما فيه


ارسال دیدگاه
  • پایگاه خبری نفت امروز
  • پایگاه خبری نفت امروز